نوروز با صفر شده امسال همسفر باید که خون گریست به هر شام و هر سحر
روز نخست سال بود روز اربعین شد رجـــــعت زینب و سکینه بر قـــــبر پدر
قومی رگفته اند به قتل حسین عید قومی هماره اشک فشانند از بصر
عید بنی امیه و قتل حسین آه آه از مه محرم و آه از مه صفر
شیعه در این بهار نپوشد لباس نو زیرا که فاطمه کرده رخت عزا به بر
ایام امتحان من و توست ای عزیز بهتر که رویمان بود از اشک دیده تر
بلبل مخوان که طوطی بستان فاطمه شبها نهد به دامن خاک خرابه سر
حزن و سرور عترت، حزن و سرور ماست
شیعه همیشه زین غم و شادیست مفتخر